بررسی دیوان غزلیات شمس از منظر نقد تخیلی گاستون باشلار

thesis
abstract

گاستون باشلار (1954-1884) نظریه پرداز فرانسوی با مطرح ساختن عناصر نخستین به نوعی در پی تفسیر و تبیین پندارهای آغازین تخیل انسان بوده و با شیوه ی نقد جدیدی که مبتنی بر تخیل خلاق، فعال و آگاه است می کوشد تا با تکرار یا شبیه سازی تخیل فرد یا مولف به درک اثر و پندارهای فرد به ویژه از دیدگاه تخیلی بپردازد. باشلار معتقد است عناصر چهارگانه (آب، خاک، باد و آتش) در شکل گیری تخیل اصیل شاعرانه نقش محوری دارد و این چهار عنصر پایه اصلی نقد تخیلی هستند. در نقد تخیلی پژوهشگر می خواهد با بررسی جایگاه واژه در بستر بیت و نوع خاستگاه آن و همچنین نوع ارتباط تخیل هایی که از ذات تصویر واژه در درون بیت، برمی خیزد، دریابد که آیا این واژه فرآیندی مفهوم آفرین در بیت دارد یا استعاره آفرین و پس از آن به ارزشگذاری واژه و از منظر نقد باشلاری می پردازد. نقد تخیلی نقدی مشهود محور به حساب می آید و به بررسی آثاری که مبتنی بر تخیل آگاه و فوق خودآگاه هستند می پردازد و به نوعی آثار عرفانی ما نیز مبتنی بر شهود محوری و تخیل فوق خودآگاه هستند، و پژوهنده در این پاین نامه کوشید چهار عنصر را از منظر نقد تخیلی باشلاری در 300 غزل از غزلیات شمس مولانا بررسی کند. غزلیات شمس مولانا به عنوان اثری که تصویر کننده ی رابطه ی عاشقانه و شهودمحور سالک راه حق با معبودش است، اثری مناسب برای بررسی از دیدگاه این گونه نقد ادبی است. پس از بررسی این غزل ها مشخص شده است که عنصر آب منشأ بیش ترین تخیلات در این غزل ها از دیوان غزلیات شمس است و بسامد بالایی از تصاویر را به خود اختصاص داده است. چرا که آب رمز وحدت و یگانگی و ... است و هم چنین آزمونی از ماده است که باید از آن گذشت تا به ملکوت معنا رسید. مولانا در غزلیات شمس در نهایت به دنبال وحدت و یگانگی است و همین امر بسامد تصاویر آب را در میان چهار عنصر در این اثر بالا می برد.

similar resources

نقد تخیلی تصویرگری نگاره های خاوران نامه با دیدگاه گاستون باشلار

گاستون باشلار، شناخت تخیّل شاعر و هنرمند را از ورای تحلیل تصاویر ادبی یا هنری مبنای اندیشه خود قرار می دهد. او در تصاویر مورد مطالعه خود، عناصر چهارگانه «آب»، «باد»، « آتش» و « خاک» را که از دیر باز در تمدن کهن شرق نیز مطرح بوده است، به عنوان قالبی برای سنجش عناصر موثر بر روی تخیّل نویسنده در نظر می گیرد و از کهن الگوهای اسطوره ای و تحلیل تخیّل هنرآفرین، بر اساس جلوه مادی عناصر چهارگانه استفاده می...

تخیل ادبی کهن‌الگوی آتش در داستان سیاوش از منظر گاستون باشلار

آتش در زمان گذشته نقش مهمی در زندگی اقوام هندواروپایی داشت؛ در زمان زرتشت نمود طهارت و پاکی دانسته شد. این عنصر در مزدیسنا نماد زندگی است. قدرت و نیرومندی، درخشندگی و فسادناپذیری، پاکی و پاک کنندگی، از دیگر عواملی است که توجه بشر را به آتش جلب کرد. گاستون باشلار (1884تا 1962م.) معرفت‌شناس، فیلسوف، منتقد ادبی و از ساختارگرایان آغازین فرانسوی است که درعین‌حال که به جهان مادی و مسائل روز می‌اندیشد...

full text

نقد و بررسی تصحیح دیوان شمس طبسی

شمس‌الدین محمد بن عبدالکریم طبسی، متخلّص به شمس، از شاعران قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری است. از آن جا که نسخه‌ای مستقل از دیوان شمس در دست نیست، تا کنون، این دیوان به صورت کامل و منقح، تصحیح نشده است. در سال 1343 تقی بینش با استفاده از دو نسخۀ قدیمی و مقابلۀ آنها با چند نسخه دیگر، تصحیحی از آن ارائه داد و مقدّمه‌ای مفصّل و ارزشمند، به همراه تعلیقاتی سودمند بدان افزود؛ اما با وجود تلاشهای انکارناپ...

full text

بازخوانی غزلیات شمس از منظر کهن‌الگوی نَفْس در اندیشة یونگ

در روانشناسی تحلیلی یونگ، نَفْس (Self) یکی از اصطلاحات بسیار حائز اهمیت است. از نظر او، نَفْس کهن‌الگویی است که می‌توان آن را مبنای قوام یافتن فرد دانست. مطابق با نظریة یونگ، هر یک از ما با گذشت زمان آرام‌آرام رشد می‌کنیم و با از سر گذراندن فرایندی که یونگ آن را «فردانیت» می‌نامد، آن کسی می‌شویم که هستیم. یونگ کلّ شخصیت را نَفْس می‌نامد. از منظر وی، نمی‌توان نَفْس را به طور کامل شناخت. نَفْس نماد تمامیت ا...

full text

جایگاه نقد تخیل در زیبایی‌شناسی شعر ابن‏خفاجه و هلالی جغتایی با تکیه بر نظریة گاستون باشلار

نقد تخیل، مابین نقد موضوعی و نقد ساختاری قرار داشته و سعی دارد با تمرکز بر نیروی تخیل، از موضعی روانکاوانه به مطالعة نظام‌مند تصاویر شعری بپردازد و بر اساس تداوم حضور یک یا چند عنصر از عناصر اربعه در خیال‌پردازی‌های شاعرانه، میزان خلاقیت و اصالت تصویرسازی شاعران را مشخص کند. بدون شک، روش نقد تخیل، از راه پیوند شعر با مباحث روان‏شناسی و بخش ناخودآگاه ذهن، راه را برای تفسیر چندمعنایی شعر بیشتر با...

full text

بینامتنیت مضامین اخلاقی قرآن با غزلیات عربی دیوان شمس

یادگرفته­های هر شخص، خواه ناخواه در کلام و گفتارش انعکاس می­یابد و گفتار هر شخصی به تناسب بهره­گیری از منابع مختلف دستخوش تغییرات و تأثراتی است که متون و آموزه­های پیشین بر او دیکته می­کنند. شاعران نیز که همواره یک قدم از افراد دیگر در کشف نهان اشیا جلوترند، از این پدیده مستثنا نیستند؛ بلکه قصاید و اشعار شاعران به شکل بارزی، انعکاسی است از آموزه­های مختلفی که فراگرفته­اند. آموزه­های قرآنی دراین...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023